مترجم: امیر کیانپور
بوریس ویان، نویسنده، موزیسین، خوانندهی علاقهمند به جاز، شاعر، منتقد، مترجم آثار ریموند چندلر، مخترع، مهندس عمران و بچهپولدار فرانسوی با نام تقلبی ورنون سولیوان... و با قلبی مریض که در سال ١٩٢٠ به دنیا آمد، ٣٩ سال بیشتر زندگی نکرد و گفت: « املا، نارنگیست! »
نمیخواهم که بمیرم
پیش از آنکه شناخته باشم،
سگهای سیاه مکزیکی را،
که میخوابند بیآنکه رؤیایی ببینند،
و میمونهای کونلخت را
که میبلعند نواحی گرمسیری را
و عنکبوتهای نقرهای را
در خانههای سوراخ شده با قطرات
نمیخواهم که بمیرم
بدون دانستن اینکه آیا ماه
پشت این ظاهر قلابی ِ نیکلی
سمت تیزتری دارد
آیا خورشید سرد است
چهار فصل
آیا واقعا ً چهارتا هستند
بدون آنکه تلاش کرده باشم
پیراهنی زنانه بپوشم
در بلوارهای بزرگ
بدون آنکه چشم انداخته باشم
در سوراخ یک چشمی
بدون آنکه ک.ی.رم را
داخل کرده باشم در گوشههای عجیبوغریب
نمیخواهم که تمام کنم
بدون تجربه کردن جذام
یا هفت بیماری
آدم دچار میشود آنجا به
نه خوب و نه بد
برای من غمی را سبب نخواهد شد
اگر اگر اگر میدانستم که
میخواستم به دست بیاورم آن را برای اولین بار
و وجود،- د - دارد هم چنین
تمام آنچه که میدانم
تمام آنچه که دوست دارم
که میدانم که دوست دارم
انتهای سبز دریا
آنجا که میرقصند به والس، گِل نشستگان جلبکهای دریایی
روی ماسههای موج گرفته
چمن برشتهی ماه ژوئن
زمینی که ترق و تروق میکند
بوی صنوبر
و بوسههای کسی
که این است و آن
خوشگلی که اینجاست، آهان
توله خرس خودم، اورسولا
نمیخواهم که بمیرم
بدون آنکه مصرف کرده باشم
دهاناش را با دهانام
بدناش را با دستهایام
بقیهاش را با چشمهایام
من دیگر نمیگویم که باید
مؤدب باقی ماند
نمیخواهم که جان بدهم
بدون آنکه کسی اختراع کرده باشد
گل های سرخ جاودان را
روز ِ دوساعتی را
دریا را بر کوه
کوه را بر دریا
پایان درد را
روزنامههای رنگی را
همهی بچههای خوشحال را
و بسیاری فلان چیزهای دیگر را
که خوابیدهاند درون جمجمههای
مهندسان نابغه
باغبانهای خوش گذران
سوسیالیستهای نگران
شهرسازان شهرنشین
و متفکران فکور
بسیاری چیزها را برای دیدن
برای دیدن و شنیدن
زمانی طولانی را برای انتظار کشیدن
و جستوجوی در تاریکی
و من میبینم پایان را
که هجوم میآورد و نزدیک میشود
با صورت زشتاش
آغوش میگشاید برای من
مثل یک قورباغهی لنگ
نمیخواهم که بمیرم
نه آقا نه خانوم
بدون آنکه چشیده باشم
مزهای که شکنجه کند مرا
مزهای که قویترین باشد
نمیخواهم که بمیرم
قبل از آنکه مزه کرده باشم
طعم مرگ را.
Boris Vian
JE VOUDRAIS PAS CREVER
Je voudrais pas crever
Avant d'avoir connu
Les chiens noirs du Mexique
Qui dorment sans rêver
Les singes à cul nu
Dévoreurs de tropiques
Les araignées d'argent
Au nid truffé de bulles
Je voudrais pas crever
Sans savoir si la lune
Sous son faux air de thune
A un coté pointu
Si le soleil est froid
Si les quatre saisons
Ne sont vraiment que quatre
Sans avoir essayé
De porter une robe
Sur les grands boulevards
Sans avoir regardé
Dans un regard d'égout
Sans avoir mis mon zobe
Dans des coinstots bizarres
Je voudrais pas finir
Sans connaître la lèpre
Ou les sept maladies
Qu'on attrape là-bas
Le bon ni le mauvais
Ne me feraient de peine
Si si si je savais
Que j'en aurai l'étrenne
Et il y a z aussi
Tout ce que je connais
Tout ce que j'apprécie
Que je sais qui me plaît
Le fond vert de la mer
Où valsent les brins d'algues
Sur le sable ondulé
L'herbe grillée de juin
La terre qui craquelle
L'odeur des conifères
Et les baisers de celle
Que ceci que cela
La belle que voilà
Mon Ourson, l'Ursula
Je voudrais pas crever
Avant d'avoir usé
Sa bouche avec ma bouche
Son corps avec mes mains
Le reste avec mes yeux
J'en dis pas plus faut bien
Rester révérencieux
Je voudrais pas mourir
Sans qu'on ait inventé
Les roses éternelles
La journée de deux heures
La mer à la montagne
La montagne à la mer
La fin de la douleur
Les journaux en couleur
Tous les enfants contents
Et tant de trucs encore
Qui dorment dans les crânes
Des géniaux ingénieurs
Des jardiniers joviaux
Des soucieux socialistes
Des urbains urbanistes
Et des pensifs penseurs
Tant de choses à voir
A voir et à z-entendre
Tant de temps à attendre
A chercher dans le noir
Et moi je vois la fin
Qui grouille et qui s'amène
Avec sa gueule moche
Et qui m'ouvre ses bras
De grenouille bancroche
Je voudrais pas crever
Non monsieur non madame
Avant d'avoir tâté
Le goût qui me tourmente
Le goût qu'est le plus fort
Je voudrais pas crever
Avant d'avoir goûté
La saveur de la mort...
Boris Vian
مجله اینترنتی وازنا