۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه

مبارزه ی گفتمانی بر سر ورزش زنان



1.تصاویر نماز دسته جمعی گروهی از زنان فوتبالیست را پس از بازی نشان می دهد. کاری که معمولا مردان بعد از پایان بازی انجام نمی دهند. آنها در میانه ی میدان ، پس از برد احتمالی مشغول مراسم مذهبی اند .
این امر که زنان همچون مردان ،فارغ از رنگ پوست ،نژاد و یا دینشان حق ورزش کردن دارند بدیهی به نظر می رسد. از سوی دیگراین امر که هنوز ورزش زنان عملی پذیرفته شده در میان نهادها و سازمانهای مسئول نیست،امری به ظاهر آشکار است.
به این تعابیردقت کنید:
علم الهدی امام جمعه ی مشهد ،در جریان برگزاری بازی های المپيک:
"اين که زن را جلودار می کنيد، غير از سرپيچی از فرمايشات معصومان است؟ با اين که جمعه اول ماه شعبان زمانی برای احيای ارزش های دينی است، در اين روز در عرصه بين المللی حرکتی تند و ضد ارزشی انجام می شود."
باز هم علم الهدی امام جمعه ی مشهد:" بانوان ورزشکار ناموس فاطمه ی زهرا را در مقابل مردان کافر نمایش دادند."
حجت‌الاسلام سيدمحمد غروی، عضو شورای مرکزی جامعه مدرسين حوزه علميه قم ،با انتقاد از صدا و سيما به خاطر پوشش و پخش تصاوير مربوط به ورزش بانوان در رقابت های گوانگژو: "از مسئولان می ‌خواهم که در مورد حضور بانوان در مسابقات جهانی تجديدنظر کنند."

زنان هیچ گاه،خود، بازی نکرده اند.هماره به بازی گرفته شده اند و برای بازی کردن ،نیاز به مشروع سازی و موجه ساختن حضورشان در میدان بازی به شکلی بیرونی و برخلاف قواعد میدان بازی دارند.
2.از سوی دیگر اما شاهد سخن گفتن همگان در این باره ایم.
ورزش زنان به گفتمان درمی آید و سوژه/موضوع گفتارها احکام،سخن رانی های رادیکال و خطابه های آتشین می شود.
همه در این باره سخن می گویند ورزش زنان تبدیل به مسئله می شود. حاکمان و محکومان در این باب سخن می گویند.فعالان سینه چاک حقوق بشر و حقوق زنان و روزنامه نگاران ،خطیبان جمعه و مسئولین دولتی همه حول این نقطه ی کانونی ،گزاره های خود را می سازند.
نمونه ای از این مناقشات گفتمانی بر سر موضوعی که در درون وضعیت همچون دالی سیال و تعریف نشده است و در لحظه هایی بدل به مسئله می شود را می توان در در مورد جایزه ی قهرمان زن بازیهای آسیایی گوانگجو مشاهده کرد. گویا از ابتدا قرار بوده تنها به ورزشکاران متاهلی که خانه ای از آن خود نداشته اند ومدال طلا می برند،جایزه ی خانه داده شود.در نتیجه از ابتدا اهدای خانه به غیر متاهلان-زن و مرد – و هم متاهلانی که که از خود خانه داشته اند،منتفی بوده است.در جریان خبر سازی و سخن پردازی در باره ی ندادن خانه به خدیجه آزادپور، اما بر خلاف اصل ماجرا، روزنامه نگاران و فعالان زنان دلیل این امر را زن بودن او عنوان کردند.و مناقشه ای برسر این موضوع در گرفت که مسئولان در نهایت جایزه زنان را افزایش داده و به همه ی برندگان طلا قول خانه دادند.



۲ نظر:

فاطمه جناب اصفهاني گفت...

اين ورزش بانوان هم از آن داستان هاست كه هر سال يا چند سال يكبار به بهانه اي اوج مي گيرد و باز بي سروصدا به كتابخانه هزار موضوع نخوانده بازگردانده مي شود. با شما موافقم كه مي گوييد ورزش زنان سوژه بحث ها مي شود. و دوست دارم با شما موافق نباشم وقتي مي گوييد زنان هيچ گاه بازي نكرده اند و فقط به بازي گرفته شده اند. تصوير زنان بسياري از اين زنان دارم كه اصلا احساس عروسك بودن نداشتند. مربي كاراته و بدمينتونم اتفاقي عضو تيم ملي بودند. آن ها ورزش را براي خود ورزش مي خواستند و ... . آقاي محمودي به نظرم آنقدر ديگران در مورد اين مقوله صحبت كرده اند كه همه يادشان رفته است بروند بنشينند با اين ورزشكاران حرف بزنند. و يا سوال هايي را بپرسند كه پاسخ آن ها فقط ناله از بي توجهي به ورزش بانوان نباشد. به نظرم اين زنان لذت مي برند از كاري كه مي كنند. نه به خاطر سياست، نه به خاطر چهره شدن و نه به خاطر هيچ مقوله اي ديگري غير از آن حس خوشايندي كه در ورزش نهفته است!

بهرنگ صدیقی گفت...

ممنون
به نکته ای پرداخته اید که به نظرم مهم است. کشاکش های گفتمانی میان گفتمان های متفاوت (از جمله گفتمان دینی و گفتمان حکومتی) برای برساخت هویت زنانه و زنانگی.